درک دروغگویی در کودکان

در این وبلاگ در حیطه مشکلات و بیماریهای بدن انسان صحبت می شود

درک دروغگویی در کودکان

۵ بازديد

 

 

 

بیشتر والدین فکر می‌کنند بچه‌ها برای رسیدن به خواسته‌هایشان، اجتناب از عواقب یا خلاص شدن از کاری که نمی‌خواهند انجام دهند، دروغ می‌گویند. اینها انگیزه‌های رایجی هستند، اما دلایل کمتر آشکاری هم وجود دارد که چرا بچه‌ها ممکن است حقیقت - یا حداقل تمام حقیقت - را نگویند.

برای آزمایش یک رفتار جدید

دکتر راوس می‌گوید یکی از دلایلی که کودکان دروغ می‌گویند این است که این ایده جدید را کشف کرده‌اند و درست مانند اکثر رفتارهای دیگر، آن را امتحان می‌کنند تا ببینند چه اتفاقی می‌افتد. او می‌گوید: «آنها از خود می‌پرسند اگر در مورد این موقعیت دروغ بگویم چه اتفاقی می‌افتد؟ این کار چه فایده‌ای برای من خواهد داشت؟ چه چیزی مرا از این مخمصه نجات می‌دهد؟ چه چیزی نصیبم می‌شود؟»

برای افزایش عزت نفس و کسب تایید

کودکانی که اعتماد به نفس ندارند، ممکن است دروغ‌های بزرگ‌نمایی بگویند تا خود را تأثیرگذارتر، خاص‌تر یا بااستعدادتر جلوه دهند، عزت نفس خود را بالا ببرند و خود را در نظر دیگران خوب جلوه دهند. دکتر راوس به یاد می‌آورد که چگونه با یک دانش‌آموز کلاس هشتمی که حدود ۸۰ درصد مواقع به شدت اغراق می‌کرد، رفتار کرد: «آنها نوعی تجربه باورنکردنی بودند که اصلاً در محدوده معقول نبودند.» به عنوان مثال، پسر می‌گفت که به مهمانی رفته است و وقتی وارد خانه شده، همه شروع به تشویق او کرده‌اند.

برای اینکه تمرکز را از روی خودشان بردارند

دکتر راوس خاطرنشان می‌کند کودکانی که اضطراب یا افسردگی دارند ممکن است در مورد علائم خود دروغ بگویند تا توجه‌ها را از خود دور کنند. یا ممکن است مشکلات خود را کوچک جلوه دهند و مثلاً بگویند «نه، نه، دیشب خوب خوابیدم» چون نمی‌خواهند مردم نگرانشان شوند.

قبل از فکر کردن صحبت می‌کنند

دکتر کارول بردی، روانشناس بالینی و ستون‌نویس ثابت مجله ADDitude که با بسیاری از کودکان مبتلا به ADHD کار می‌کند ، می‌گوید که آنها ممکن است از روی تکانشگری دروغ بگویند. او می‌گوید: «یکی از ویژگی‌های بارز نوع تکانشگری ADHD این است که قبل از فکر کردن صحبت می‌کنند، بنابراین بسیاری از اوقات با این مشکل دروغگویی مواجه خواهید شد.»

دکتر بردی اضافه می‌کند: «گاهی اوقات بچه‌ها واقعاً باور می‌کنند که کاری انجام داده‌اند و چیزی می‌گویند که شبیه دروغ به نظر می‌رسد. گاهی اوقات واقعاً فراموش می‌کنند. من بچه‌هایی دارم که می‌گویند: «راستش را بخواهید، دکتر بردی، فکر کردم تکالیفم را انجام داده‌ام. واقعاً فکر می‌کردم انجام داده‌ام. یادم نبود که آن کار اضافی را دارم.» او می‌گوید وقتی این اتفاق می‌افتد، آنها برای تکمیل حافظه خود با استفاده از تکنیک‌هایی مانند چک لیست، محدودیت زمانی و سازمان‌دهنده‌ها به کمک نیاز دارند.

و سپس دروغ‌های مصلحتی وجود دارد

برای پیچیده‌تر شدن اوضاع، در موقعیت‌های خاص، والدین ممکن است کودکان را تشویق کنند که برای رهایی از احساسات کسی، دروغ مصلحتی بگویند. در این مورد، دروغ مصلحتی و زمان استفاده از آن، زیر ********ر مهارت‌های اجتماعی قرار می‌گیرد.

والدین چه کاری می‌توانند در مورد دروغگویی انجام دهند؟

دکتر راوس و دکتر بردی هر دو می‌گویند که اول از همه مهم است که در مورد عملکرد دروغ فکر کنیم. دکتر راوس می‌گوید: «وقتی ارزیابی انجام می‌دهم، در فرم‌های پذیرش ما سوالاتی وجود دارد که والدین می‌توانند در آنها بررسی کنند که آیا کودک دروغ می‌گوید یا خیر. این چیزی است که من ممکن است 20 دقیقه صرف بررسی آن کنم. چه نوع دروغ‌هایی، شرایط دروغ‌ها چیست؟» او می‌گوید درمان‌های رفتاری به عملکرد دروغ‌ها و شدت مشکل بستگی دارد . او می‌گوید: «هیچ دستورالعمل سخت و سریعی وجود ندارد. سطوح مختلف به معنای پیامدهای متفاوت است.»

دروغ سطح ۱

دکتر راوس می‌گوید وقتی صحبت از دروغگویی برای جلب توجه می‌شود، به‌طورکلی بهتر است آن را نادیده بگیرید. او به‌جای اینکه با لحنی تند بگوید: «این یک دروغ است. می‌دانم که این اتفاق برای تو نیفتاده است»، رویکردی ملایم را پیشنهاد می‌کند که در آن والدین لزوماً پیامدی نداشته باشند، اما سعی نکنند توجه زیادی به آن نشان دهند.

این امر به ویژه در صورتی صادق است که دروغگویی از اعتماد به نفس پایین ناشی شود. «بنابراین اگر آنها می‌گویند: «من امروز در زنگ تفریح ​​در فوتبال 10 گل زدم و همه من را روی شانه‌هایشان گذاشتند و فوق‌العاده بود» و شما فکر می‌کنید که این درست نیست، به شما می‌گویم که از آنها سوالات تکمیلی نپرسید.» برای این نوع دروغ‌های سطح پایین که واقعاً به کسی آسیب نمی‌رسانند اما رفتار خوبی هم نیستند، نادیده گرفتن و هدایت به چیزی که می‌دانید واقعی‌تر است، راه حل است.

دروغ سطح ۲

دکتر راوس می‌گوید اگر این روش جواب نداد، والدین می‌توانند با ارائه یک توبیخ ملایم، در مورد آن شفاف‌تر باشند. او می‌گوید: «من موقعیت‌هایی داشته‌ام که در آن‌ها دروغی اغراق‌آمیز و خیالی بوده است. از والدین می‌خواهم که آن را برچسب‌گذاری کرده و افسانه بنامند. اگر کودک یکی از این داستان‌ها را تعریف کند، والدین به آرامی می‌گویند: «هی، این به نظر افسانه می‌آید، چرا دوباره امتحان نمی‌کنی و به من نمی‌گویی واقعاً چه اتفاقی افتاده است؟» این در مورد اشاره به رفتار و تشویق بچه‌ها به تلاش دوباره است.

دروغ سطح ۳

اگر مسئله جدی‌تر باشد، مثلاً بچه‌های بزرگتر در مورد اینکه کجا بوده‌اند یا اینکه آیا تکالیفشان را انجام داده‌اند یا نه دروغ می‌گویند، والدین می‌توانند در مورد تعیین پیامد برای آن فکر کنند. بچه‌ها باید کاملاً آگاه باشند که این نوع دروغگویی عواقبی خواهد داشت، بنابراین دروغگویی آنها ناگهانی و بدون دلیل نخواهد بود. دکتر راوس توصیه می‌کند که مانند همه پیامدها، این پیامدها باید کوتاه مدت باشند، نه اغراق‌آمیز، تا به کودک فرصتی برای بازگشت به تمرین رفتارهای بهتر داده شود. چند مثال: گم کردن تلفن همراه برای یک ساعت یا مجبور شدن به انجام یک کار سخت.

همچنین، بسته به شدت، باید بخشی از رسیدگی به دروغگویی آنها نیز وجود داشته باشد. اگر کودکی گفته باشد که تمام هفته هیچ تکلیفی نداشته و سپس والدین متوجه شوند که او هر روز تکلیف داشته است، باید نوعی پیامد برای دروغگویی او در نظر گرفته شود و آنها نیز باید بنشینند و تمام کارها را انجام دهند. اگر کودک دیگری را کتک زده و در مورد آن دروغ گفته باشد، هم برای دروغگویی و هم برای کتک زدن او پیامدی وجود دارد. دکتر راوس می‌گوید در این مورد، از فرزندتان می‌خواهید که نامه عذرخواهی برای کودک دیگر بنویسد.

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.