شنبه ۲۴ آبان ۰۴ | ۱۰:۵۲ ۱ بازديد
این روزها، کلمه «تروما» رایج شده است و اغلب برای توصیف هرگونه ناراحتی جزئی به کار می‌رود. در نتیجه، مفهوم آسیب‌دیدگی ناشی از خیانت شریک زندگی ممکن است اغراق‌آمیز به نظر برسد و اعتبار این واقعیت دگرگون‌کننده زندگی را برای بسیاری از کسانی که به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار گرفته و درد می‌کشند، به حداقل برساند.
یکی از مراجعین، کشف خیانت شریک زندگی‌اش را اینگونه به یاد می‌آورد: «من تنها بودم. به طبقه پایین رفتم و روی مبل کز کردم. احساس می‌کردم بخش بزرگی از من مرده است. تا زمانی که شریک زندگی‌ام به خانه آمد، تقریباً از شوک غش کردم. از حالت تهوع و تپش قلب، احساس فلج شدن داشتم. نمی‌دانستم به چه چیزی فکر کنم.»
ترومای خیانت نتیجه نقض یک پیوند عمیق با فردی است که برای امنیت و رفاه به او تکیه شده بود. برخلاف سایر انواع تروما، ترومای خیانت نه تنها شامل خود تجربه، بلکه تجربه مورد خیانت قرار گرفتن توسط کسی در یک رابطه کلیدی را نیز شامل می‌شود.
برای مثال، فرض کنید کسی در خیابان قدم می‌زد و با یک ماشین در حال حرکت تصادف می‌کند. تصادف فیزیکی به تنهایی می‌تواند زندگی او را تغییر دهد. بعداً، تحقیقات بیشتر نشان می‌دهد که شریک زندگی‌اش راننده بوده، به او زده و با سرعت فرار کرده و او را تنها گذاشته تا درخواست کمک کند.
کسانی که تحت تأثیر آسیب خیانت قرار گرفته‌اند، اغلب پس از ضربه، به صورت استعاری روی تخت بیمارستان دراز کشیده‌اند. درست مانند سایر انواع آسیب‌ها، آنها در شوک، گیجی و سردرگمی هستند. "من کجا هستم؟ چطور این اتفاق افتاد؟ میزان آسیب چقدر است؟" اولین واکنش آنها حس ناباوری یا انکار است. "شریک زندگی من این کار را نمی‌کرد. آنها حتماً خواب بوده‌اند، حواسشان پرت بوده و مرا ندیده‌اند. این نمی‌تواند آن چیزی باشد که به نظر می‌رسد." شاید آنها خود را به خاطر بودن در پیاده‌رو سرزنش می‌کنند. "حتماً خیلی به خیابان نزدیک بوده‌ام. نباید آنجا راه می‌رفتم. چه کاری می‌توانستم انجام دهم تا شریک زندگی‌ام به من ضربه نزند؟" تنها چند روز یا چند هفته پس از آسیب، آنها تعجب می‌کنند که چرا هنوز بهبود نیافته‌اند. "مشکل من چیست؟ چرا هنوز درد دارم؟"
آسیب جسمی را می‌توان به راحتی تشخیص داد. فرد از شکستگی استخوان، کبودی پیشانی یا خراشیدگی صورت آگاه است. با این حال، بسیاری از اوقات، این آسیب عاطفی است که باعث درد ماندگار و نامرئی می‌شود، که تشخیص داده نمی‌شود و تحت درمان قرار نمی‌گیرد.
تحقیقات دکتر جیل منینگ نشان می‌دهد که پس از کشف خیانت، اثرات رایجی از جمله احساسات شدید و مشکل در تنظیم احساسات، تغییر در وزن، تصویر بدن، خواب، اشتها یا میل جنسی بروز می‌کند. ۶۹ تا ۷۱ درصد از شرکای جنسی که مورد خیانت قرار گرفته‌اند، معیارهای اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را دارند، که ۴۸ درصد آنها در طیف متوسط تا شدید قرار دارند. برخی دیگر اضطراب، خودکشی یا افسردگی را تجربه می‌کنند.
با اختلال شدید در زندگی‌شان، بازماندگان ممکن است در تلاش برای برقراری مجدد امنیت، به رفتارهای محافظتی مانند نظارت یا بررسی فعالیت‌ها یا انگیزه‌های شریک زندگی خود روی آورند. آنها می‌خواهند بدانند که آیا دوباره می‌توانند در پیاده‌رو قدم بزنند یا خیر. مانند بهبود فیزیکی استخوان‌های شکسته، بهبود آسیب‌های عاطفی نیاز به زمان و شرایط مناسب با حمایت یک متخصص آموزش دیده دارد.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان دچار آسیب روانی ناشی از خیانت شده‌اید ، ما اینجا هستیم تا از شما حمایت کنیم. به ما در دوره‌های درمانی فردی یا مشاوره گروهی مبتنی بر تحقیق بپیوندید که به شما کمک می‌کنند تا درک روشنی از چگونگی تأثیر خیانت بر خود به دست آورید.
عفونت قارچی چیست؟