به عنوان یک روانشناس نوجوان، میشنوم که بسیاری از والدین در مورد چگونگی تلاش نوجوانانشان برای ملاقات با افراد جدید و شروع و حفظ دوستیها صحبت میکنند. همین والدین اغلب نگران منزوی شدن نوجوانانشان در اتاقهایشان هستند، جایی که معاشرت فقط از طریق مجازی امکانپذیر است.
گاهی اوقات، والدین گزارش میدهند که نوجوانشان از صحبت با افراد صاحب قدرت، مانند معلمان یا مربیان، میترسد یا ممکن است به طور کلی از این تعاملات اجتناب کند. این رفتارها میتواند والدین را به این فکر بیندازد که نوجوانشان افسرده یا بیعلاقه به تعامل با دیگران است. با این حال، اغلب اوقات، در واقع برعکس است. به طور معمول، نوجوانان به شدت میخواهند با دیگران ارتباط برقرار کنند. اما وقتی سعی میکنند با موقعیتهای اجتماعی روبرو شوند، خود را بیش از حد از احتمال پیامدهای منفی یا خجالت میترسند تا به طور کامل درگیر شوند.
به این ترتیب، اجتناب نوجوان از تعامل اجتماعی در واقع ممکن است نشانهای از یک مسئله اساسی عمیقتر باشد. خوشبختانه، ترس و اجتناب از موقعیتهای اجتماعی مشکلی است که در صورت تشخیص و درمان مناسب، قابل حل است. اگر به نظر میرسد نوجوان شما از نظر اجتماعی در حال مبارزه است، این مقاله باید بینشی ارائه دهد و شما را در یافتن حمایت مناسب راهنمایی کند.
نوجوانان برای تحمل فشارهای روزانهای که در مدرسه، جامعه و خانه با آن مواجه هستند، بسیار سخت تلاش میکنند. برخی حتی ممکن است بگویند که امروزه نوجوان بودن به دلیل فشارهای اضافی که همراه با رسانههای اجتماعی و انتظارات غیرواقعی ایجاد میشود، چالش برانگیزتر است. به عنوان بزرگسال، گاهی اوقات فراموش میکنیم که ترس از قضاوت دیگران در این مرحله چالش برانگیز رشد که تنها چیزی که میخواهید "جا افتادن" است، چقدر طاقتفرسا بوده است. علاوه بر این، گاهی اوقات میتوانیم در کماهمیت جلوه دادن میزان ناتوانکننده بودن اضطراب اجتماعی، به ویژه برای نوجوانانی که تازه در حال یادگیری چگونگی عبور از دنیای پیچیده و گاهی بیرحمانه اطراف خود هستند، مقصر باشیم. لازم به ذکر است که از هر 3 نوجوان بین 13 تا 18 سال، 1 نفر معیارهای اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) را دارد که در حال حاضر سومین اختلال شایع سلامت روان در کشور است.
نشانهها چیست؟
ممکن است از خودتان بپرسید، چگونه میتوانم تشخیص دهم که نوجوانم با اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم میکند؟ در اینجا چند نشانه مفید برای بررسی وجود دارد:
- ترس عمومی از قضاوت شدن توسط دیگران
- نگرانی از اینکه باری بر دوش دیگران باشیم
- قضاوت و/یا انتقاد مکرر از خود پس از تعاملات اجتماعی
- مشکل در صحبت کردن با همسالان یا افراد صاحب قدرت
- احساس ناراحتی یا خجالت هنگام ملاقات با افراد جدید
- نگرانی طولانی مدت قبل از یک رویداد عمومی یا اجتماعی
- اجتناب از مکانهای عمومی و/یا موقعیتهای اجتماعی
- مشکل در دوستیابی و حفظ روابط
- ناراحتی جسمی (مثل عرق کردن، لرزیدن، دل درد یا ضربان قلب تند) در موقعیتهای اجتماعی
بگذارید روشن کنم که تقریباً هر فردی روی این سیاره در برههای از زندگی خود به نوعی اضطراب اجتماعی را تجربه کرده است. مطمئن باشید که این نه تنها طبیعی است، بلکه سالم نیز هست. به هر حال، اضطراب میتواند یک پاسخ تطبیقی به استرس باشد تا به ما در بقا و گاهی حتی پیشرفت کمک کند. با این حال، برخی از ما که اضطراب اجتماعی داریم، میتوانیم شروع به تجربه بیش از حد این علائم ذکر شده در بالا کنیم که چیزی را ایجاد میکند که درمانگران از آن به عنوان "اختلال عملکردی" یاد میکنند. این بدان معناست که اضطراب شما میتواند ناسازگار شود، اغلب بر شما غلبه کند و باعث کاهش عملکرد و رضایت در زندگی شما شود.
چگونه نوجوانان ممکن است اضطراب اجتماعی را تجربه کنند
در زیر چند نمونه موردی خاص از چگونگی بروز اضطراب اجتماعی در نوجوانان آورده شده است. به هر حال، اضطراب اجتماعی چیزی فراتر از مجموعهای از رفتارهای قابل مشاهده، مانند موارد ذکر شده در بالا، است. این یک تجربه درونی است. علاوه بر این، معمولاً اضطراب اجتماعی هنگام اولین برخورد با این موضوع، "در لباس مبدل" بروز میکند.
در کار با بسیاری از نوجوانان، تجربه من این بوده است که قبل از اینکه آنها واقعاً اضطراب اجتماعی خود را درک کنند، در ابتدا احساس افسردگی را تأیید میکنند. به طور خاص، آنها ممکن است در مورد احساسات ناامیدی، بیارزشی و خستگی مزمن صحبت کنند که همگی علائم افسردگی بالینی هستند. آنها اغلب چیزهایی مانند "احساس بیارزشی میکنم چون نمیتوانم در کنار دوستانم باشم" یا "همیشه از احساس احمق بودن، زشت بودن یا حقارت خسته شدهام" میگویند. وقتی برای اولین بار درمان اضطراب اجتماعی را شروع کردم، از اینکه چقدر سریع حال عمومی آنها بهبود مییابد، وقتی که با دیگران مؤثرتر و با اعتماد به نفستر عمل میکردند، خوشحال شدم. البته، افسردگی و خودکشی چیزهایی نیستند که ما هرگز بخواهیم آنها را کوچک بشماریم یا نادیده بگیریم. با این حال، غیرمعمول نیست که اضطراب اجتماعی در هسته اصلی آنچه باعث خلق و خوی پایین یک نوجوان میشود، باشد. به این ترتیب، علائم افسردگی ممکن است یک عامل ثانویه باشد، نه تشخیص اولیه.
برخی از والدین هنگام مراجعه به پزشک، نگران ابتلای نوجوانانشان به اختلال خوردن بودهاند. اگرچه رد کردن احتمال وجود اختلال خوردن بسیار مهم است، اما بسیار رایج است که نوجوانانی که اضطراب اجتماعی شدید دارند، در غذا خوردن در مقابل دیگران مشکل دارند و اغلب از پوشیدن لباسهای بدننما (مثل لباس شنا، شلوارک) به دلیل ترس از قضاوت و بررسی اجتماعی خودداری میکنند.
چه انتظاری از درمان باید داشت
تحقیقات نشان میدهد که ترکیبی از روشهای درمانی زیر بهترین نتایج را برای اختلال اضطراب اجتماعی به همراه دارد:
درمان شناختی رفتاری (CBT): درمان شناختی رفتاری رایجترین رویکرد مورد استفاده برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی و اختلالات اضطرابی به طور کلی است. CBT یک درمان مبتنی بر شواهد است و معمولاً کوتاهمدت است. علاوه بر این، CBT به دلیل رویکرد متمرکز بر راهحل، که در آن پزشکان اهداف واقعبینانه و مشخصی را برای بیماران تعیین میکنند تا به نتایج قابل اندازهگیری دست یابند، مؤثر است. برای نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی، CBT با افکار منفی خاص (مثلاً "من احمق هستم و همه این را میدانند") و رفتارهای ناسالم (مثلاً اجتناب از افراد) که میتوانند بر خلق و خو تأثیر منفی بگذارند، کار میکند. این روش به نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی کمک میکند تا ارتباط عمیقتری بین افکار، احساسات و رفتارهای خود را درک کنند. این یک رویکرد درمانی مشارکتی است که ریشه در کشف علمی دارد و به نظر من میتواند برای نوجوانان بسیار توانمندساز باشد.
درمان مواجهه: یکی از مؤلفههای خاصتر رفتاردرمانی، مواجهه با محرکهای ترسناک یا موقعیتهای برانگیزاننده است. متخصصان بالینی که از دیدگاه مواجهه محور کار میکنند، به نوجوانان کمک میکنند تا یک سلسله مراتب مواجهه تدریجی ایجاد کنند تا با اضطراب اجتماعی خود روبرو شوند. تحقیقات نشان میدهد که هرچه بیشتر از موقعیتهای اضطرابآور اجتناب کنیم، اضطراب ما بیشتر تقویت میشود. این چرخه اجتناب نامیده میشود. بنابراین، نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی تشویق میشوند که «ترس خود را احساس کنند» در حالی که درک میکنند که این ترس تهدیدکننده زندگی نیست و اغلب اوقات یک زنگ خطر کاذب در مرکز عاطفی مغز آنها به صدا در میآید. هدف از مواجهه، از بین بردن اضطراب نیست، بلکه یادگیری نحوه تحمل آن است. با گذشت زمان، همانطور که نوجوانان با این مفهوم اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند، اضطراب آنها کاهش مییابد.
داروها: در حالی که درمان شناختی و رفتاری هر دو معمولاً برای اختلال اضطراب اجتماعی کاملاً مؤثر هستند، دارو میتواند در صورت وجود اختلال عملکردی قابل توجه به بهبودی کمک کند. به طور مستقیمتر، میتواند برای نوجوانانی که با اشکال شدیدتر اضطراب دست و پنجه نرم میکنند، "تحمل" را کاهش دهد تا بتوانند درمان را تحمل کرده و به طور مؤثرتری درگیر شوند. رایجترین داروهای تجویز شده برای اضطراب اجتماعی عبارتند از:
- مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs): این دارو معمولاً برای افسردگی تجویز میشود. SSRI های رایج شامل اسیتالوپرام (لکساپرو)، سرترالین (زولوفت) و فلوکستین (پروزاک) هستند. این داروها از جذب مجدد سروتونین توسط مغز، که یک انتقالدهنده عصبی است که اضطراب را تنظیم کرده و خلق و خوی مثبت را تقویت میکند، جلوگیری میکنند.
- بنزودیازپینها: اگرچه این داروها به دلیل خواص اعتیادآور معمولاً اولین دوره درمان نیستند، اما میتوانند برای تسکین کوتاهمدت علائم اضطراب حاد مفید باشند. برخی از آرامبخشهای رایج عبارتند از آلپرازولام (زاناکس)، کلونازپام (کلونوپین)، دیازپام (والیوم) و لورازپام (آتیوان). بنزودیازپینها با افزایش مقدار GABA در مغز، که یک انتقالدهنده عصبی مسئول اثر آرامبخشی کلی است، عمل میکنند.
رویکرد بین فردی: از نظر شخصی، من تجربیات حرفهای متعددی با نوجوانانی دارم که در ابتدا نمیخواهند آنجا باشند زیرا در چرخه اجتنابی که قبلاً در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است، گیر افتادهاند. از آنجا که آنها به دلیل ترس از بررسی دقیق، در ملاقات با افراد جدید و حفظ ارتباط با یک نوجوان آسیبپذیر مشکل دارند، مهم است که پزشک در اتاق با یک نوجوان آسیبپذیر، گرم، جذاب، پذیرا و شفاف باشد. بنابراین، وقتی به دنبال یک درمانگر خوب هستید، به خاطر داشته باشید که آن شخص در طول جلسه پذیرش چه احساسی در شما ایجاد میکند. آیا پزشک اضطراب را عادی میکند؟ آیا آنها میتوانند شما و نوجوانتان را در اتاق احساس راحتی کنند؟ آیا آنها میتوانند به خودشان بخندند و/یا به روشهای قابل درک با نوجوان شما ارتباط برقرار کنند؟ اگر پزشک احساس کند که خشک، غیرقابل ارتباط یا حتی مضطرب است، احتمال دارد که نوجوان در اعتماد به آن شخص و پذیرش خطرات اجتماعی در درمان مشکل داشته باشد. این بسیار مهم است زیرا رابطه درمانی جایی است که مواجهه با اضطراب اجتماعی آغاز میشود. علاوه بر این، بارها و بارها در تحقیقات نشان داده شده است که این رابطه مستقیماً بر موفقیت کلی درمان تأثیر میگذارد.