؟
من مطمئن هستم که بسیاری از شما به این سؤالات با قاطعیت پاسخ می دهید: "البته که نه!" و این فوق العاده است. یا، شاید باور ندارید که احساسات در روابط شما آنقدر لازم است. در هر صورت، من از شما می خواهم به رابطه ای که با احساسات خود دارید فکر کنید.
بله، مطمئناً ممکن است، و کاملاً صراحتاً ضروری است که شما با احساسات خود رابطه داشته باشید. رابطه ای که با احساسات خود دارید چارچوبی برای همه روابط دیگر در زندگی شماست. نحوه رفتار شما با احساسات خود مستقیماً با نحوه رفتار شما با دیگران ارتباط دارد.
احساسات شما راه ارتباطی بدن شما با شما هستند. آنها به شما پیام های حیاتی می دهند که شما را در طول زندگی آگاه و هدایت می کند. همانطور که به والدین، شریک زندگی، بهترین دوست یا همکار مورد اعتماد خود گوش می دهید، باید به احساسات خود نیز گوش دهید. احساسات شما به شما می گویند زمانی که چیزی اشتباه است، آنها به شما اطلاع می دهند که چه کسی هستید و چه چیزی را دوست دارید یا نمی پسندید، آنها شما را به دیگران متصل می کنند و این همان چیزهایی هستند که به زندگی معنا می بخشند.
با این حال، تعداد زیادی از مردم با احساسات خود به عنوان بی اهمیت برخورد می کنند. بدون دانش یا راهنمایی مناسب، احساسات می توانند پیچیده و مرموز باشند. ممکن است در حال از دست دادن عصبانیت خود باشید یا تصمیماتی بگیرید که به نظر شما را متحیر کرده است. هنگامی که در زندگی با یک رابطه پر فراز و نشیب با احساسات خود حرکت می کنید، زندگی شما می تواند ناپایدار باشد.
7 نشانه که نشان می دهد رابطه ناسالم با احساسات خود دارید
- شما معمولاً کاملاً از آنچه احساس می کنید بی اطلاع هستید.
- اغلب شک دارید که احساساتتان واقعی یا موجه است.
- احساسات خود را نادیده می گیرید .
- شما به راحتی می توانید در احساسات خود زیاده روی کنید .
- شما احساسات خود را نشانه ضعف می بینید .
- به خاطر داشتن احساسات از دست خود عصبانی می شوید .
- شما معمولا نمی توانید احساسات خود را به دیگران بیان کنید .
تارا، دان و پائولین
تارا ، دان و پائولین با احساسات خود با روابط ناسالم سروکار دارند.
تارا پس از اینکه در نهایت تصمیم سخت برای پایان دادن به ازدواج خود را به دلیل آزاری که از جانب شوهرش متحمل شده بود، گرفت، به خاطر احساس غم و اندوه، مانند یک احمق احساس می کند.
دان به خاطر ظاهراً هیچ چیز، شریک زندگی خود را منفجر می کند. هنگامی که آرام می شود، نمی تواند چیزی را که او را عصبانی کرده است به زبان بیاورد و اصرار دارد که هیچ مشکلی وجود ندارد. با این حال، انفجارهای او همچنان ادامه دارد.
پائولین متوجه شده است که بهترین دوستش زمان کمتری را با او می گذراند. پائولین صدمه دیده است، اما خیلی خجالت میکشد که به دوستش بگوید. او معتقد است که در وهله اول آسیب پذیر بودن و داشتن این احساسات آسیب دیده نشانه ضعف است.
تارا، دان و پائولین پیامهای مهمی را از احساسات خود نادیده میگیرند که میتواند به آنها کمک کند تا خود را بهتر درک کنند، گیر نکنند و به جلو بروند.
تارا به دلیل غمگین بودن خود را به شدت قضاوت می کند. آیا کاملاً منطقی نیست که پایان یک ازدواج، صرف نظر از اینکه چقدر مضر است، کسی را ناراحت کند؟ اگر تارا نتواند احساسات خود را تصدیق و تأیید کند، درک پیچیدگی های رابطه خود را از دست خواهد داد. او خود را طوری تنظیم می کند که الگوی قرار ملاقات با مردان بدسرپرست را تکرار کند، زیرا به خود فضایی برای پردازش احساسات و نیازهایش نمی دهد.
دان اجازه می دهد احساساتش کنترل شود. اگر فقط می توانست بداند که او همان کسی است که در صندلی راننده است. برای اینکه دان بتواند احساساتش را مدیریت کند، باید از نزدیک گوش کند و احساسات زیر ضرباتش را شناسایی کند. اگر این کار را می کرد، متوجه می شد که از همسرش دور شده است. هنگامی که او این احساسات را درک کرد، می تواند برای برآورده شدن نیازهای واقعی خود و ارتباط (به جای قطع ارتباط) با همسرش اقدام کند.
پائولین احساسات خود را به عنوان یک مزاحم می بیند. اگر او می توانست احساسات خود را بپذیرد و متوجه شود که احساسات آسیب دیده اش چیز مهمی به او می گوید، می تواند آشکارا با دوستش صحبت کند. وقتی او بتواند از نظر احساسی خود را ابراز کند، می بیند که دوستی هایش در واقع تقویت می شود.
غفلت عاطفی دوران کودکی: دلیل رابطه ناسالم شما با احساسات
رابطه شما با احساساتتان از دوران کودکی شروع می شود. این را مستقیم و غیرمستقیم از والدین خود یاد می گیرید. به عنوان یک کودک، می بینید که والدینتان چگونه با احساسات خود رفتار می کردند و چگونه به احساسات شما پاسخ می دادند یا ... به احساسات شما پاسخ نمی دادند.
شاید شما در محیطی با احساسات شدید، با عصبانیت و انفجارهای عاطفی به عنوان یک هنجار بزرگ شده باشید (محیطی که دان کاملاً با آن آشنا بود). یا، شاید با احساساتی که کنار گذاشته شدهاید یا جدی گرفته نشدهاید بزرگ شدهاید (محیطهایی که برای تارا و پائولین آشنا هستند). چه احساسات شما طاقت فرسا باشد و چه نادیده گرفته شود، شما ابزارهایی را که به شما در ایجاد رابطه خوب با آنها کمک می کند، یاد نگرفته اید.
این غفلت عاطفی دوران کودکی است. والدینتان در حین بزرگ کردن شما نتوانستند به اندازه کافی به نیازهای عاطفی شما پاسخ دهند. این باعث می شود که با احساسات خود رابطه ای دلسوزانه، درک و اعتماد نداشته باشید.
جیل بولته تیلور، عصبشناس و نویسنده کتاب «بصیرت من» به بهترین وجه میگوید: «اگرچه بسیاری از ما خودمان را موجوداتی متفکر میدانیم که احساس میکنند، اما از نظر بیولوژیکی، ما موجوداتی را احساس میکنیم که فکر میکنند.»
به عنوان انسانی که احساسات در هسته وجود شما قرار دارد، در اینجا چیزی است که باید برای آن تلاش کنید.
5 نشانه که نشان می دهد با احساسات خود رابطه سالمی دارید
- شما به آنچه احساس می کنید و چرا توجه می کنید .
- شما احساسات خود را بدون قضاوت می پذیرید .
- شما می توانید احساسات خود را به جای انفجار بر روی دیگران مدیریت کنید .
- شما می توانید تشخیص دهید که یک احساس به شما می گوید چه کاری انجام دهید و در صورت نیاز اقدام کنید .
- شما می توانید احساسات خود را به دیگران بیان کنید .