درمان روانکاوی که در اواخر قرن نوزدهم توسعه یافت، یکی از اولین رویکردهای سیستماتیک برای درمان بیماری های روانی بود. هدف درک فرآیندهای ناخودآگاه و تعارضاتی است که ممکن است بر افکار، احساسات و عواطف فرد تأثیر بگذارد. زیگموند فروید پیشنهاد کرد که تجربیات اولیه ما، مانند روابط والدین، آسیب های دوران کودکی و رشد جنسی اولیه، ممکن است شخصیت ما را شکل دهد و به مشکلات سلامت روان در بزرگسالی کمک کند.
اغلب، احساسات دردناکی که ممکن است در نتیجه این تجربیات رخ داده باشند، ممکن است فراتر از آگاهی آگاهانه وجود داشته باشند. به این ترتیب، هدف درمان روانکاوی کشف این خاطرات سرکوب شده و حل تعارضاتی است که ممکن است بر رفتار فعلی و سلامت روان تأثیر بگذارد.
تاثیر روانکاوی
- افسردگی
- اختلالات اضطرابی
- اختلالات روان تنی
- اختلالات وسواس اجباری
- چالش های جنسی
- افسردگی
- اضطراب عمومی
- رفتار خود ویرانگر
- چالش های هویت و عزت نفس
نظریه روانکاوی فروید: اساس درمان روان پویشی
زیگموند فروید شروع به توسعه نظریه روانکاوی به عنوان چارچوبی برای درک ذهن و رفتار انسان کرد. روانشناسی فرویدی فرآیندهای ذهنی را از چندین منظر متمایز می بیند: توپوگرافی، پویا، اقتصادی، ساختاری، ژنتیکی، رشدی و سازگاری.
- مدل توپوگرافی: سیستم توپوگرافی بخش های خودآگاه، ناخودآگاه و پیش آگاه فرآیند ذهنی را تشخیص می دهد. روانکاوی مدرن معمولاً به اهمیت تاریخی سیستم توپوگرافی اشاره می کند، اما اکنون به ندرت از آن استفاده می شود، مگر اینکه توضیح دهد که چگونه ممکن است ذهن کار کند.
- مدل پویا: این به تعامل نیروهای درون روان، به ویژه بین id، ego و superego اشاره دارد. بر نقش تعارضات درونی و تأثیر آنها بر رفتار و حالات روانی تأکید دارد.
- مدل اقتصادی : این جنبه از نظریه به توزیع و جریان انرژی روانی، به ویژه انرژی لیبیدینی، در ذهن می پردازد.
- ساختاری: این تقسیم بندی شناخته شده روان به id، ego و superego است که هر کدام دارای کارکردها و ویژگی های متمایز هستند.
- مدل رشدی: این به مراحل رشد روانی-جنسی فروید (مرحله دهانی، مقعدی، فالیک، نهفتگی و تناسلی) اشاره دارد که به نظر او در شکل گیری شخصیت و مسائل بهداشت روانی نقش دارد.
- تطبیقی: دیدگاه تطبیقی به نحوه تعامل فرد با دنیای خارج و حفظ تعادل مربوط می شود.