دو علامت بارزی که افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی تجربه میکنند، وسواسهای مکرر و آیینها و روالهای ذهنی یا رفتاری اجباری است. نوع اختلال وسواس فکری-عملی که یک فرد به آن مبتلا است میتواند بر نحوه بروز این علائم و همچنین انواع خاص وسواسها و اجبارهایی که با آنها دست و پنجه نرم میکنند، تأثیر بگذارد.
در اینجا علائم اصلی OCD به همراه چند نمونه رایج از روشهای مختلف بروز آنها آورده شده است :
وسواسهای OCD
وسواسهای OCD افکار ، تصاویر یا تمایلات مزاحم و تکرارشوندهای هستند که ناخواسته بوده و اغلب باعث پریشانی یا اضطراب قابل توجهی میشوند.
در اینجا چند نمونه از وسواسهای OCD آورده شده است:
- اصرار به بررسی قفلها یا درها
- تصاویر ذهنی از آسیب دیدن یکی از عزیزان
- افکار مکرر ابتلا به سرطان
- نگرانیهای مزاحم در مورد اشتباه کردن
- شک و تردیدهای مکرر در مورد گرایش جنسی خود
وسواس فکری عملی
وسواسهای عملی (OCD) رفتارهای تکراری یا آیینهای ذهنی هستند که در آنها فرد هنگام داشتن افکار وسواسی، میل شدیدی به انجام آنها دارد. این وسواسها معمولاً به تسکین اضطراب یا پریشانی یا خنثی کردن افکار مزاحم کمک میکنند. اکثر افراد مبتلا به OCD میدانند که وسواسها و اجبارها مبتنی بر واقعیت نیستند، اما همچنان احساس میکنند که مجبور به انجام این رفتارها هستند.
نمونههایی از اجبارهای وسواس فکری عملی عبارتند از:
- نیاز به بررسی و بررسی مجدد قفلها
- تماس مکرر برای جویا شدن حال عزیزی
- انجام ساعتها تحقیقات پزشکی
- غلط املایی یا ویرایش مکرر مقالات
- جستجوی مکرر برای اطمینان خاطر از شریک یا دوستتان
برای دریافت تشخیص OCD ، فرد باید وسواسها و اجبارهایی را تجربه کند که به اندازه کافی مکرر، شدید یا ناراحتکننده باشند تا بر عملکرد او تأثیر بگذارند. همچنین، وسواسها و اجبارهای OCD باید به اندازهای وقتگیر باشند که یک ساعت یا بیشتر در روز طول بکشند.
آیا میتوانید OCD را به تنهایی درمان کنید؟
طبق برخی تحقیقات، تنها ۴٪ از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) بدون درمان حرفهای بهبود مییابند. اختلال وسواس فکری-عملی یکی از ناتوانکنندهترین انواع بیماریهای روانی است و اکثر افراد مبتلا به این اختلال، علائم خود را به طور متوسط یا شدید مختل شده توصیف میکنند. به عنوان مثال، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی هر روز ساعتها را صرف تفکر وسواسی، نگرانی و احساس کنترل شدن توسط امیال اجباری میکنند. با گذشت زمان، اختلال وسواس فکری-عملی اغلب شدیدتر ، زمانبرتر و غلبه بر آن بدون کمک حرفهای دشوارتر میشود.
اگرچه ممکن است برای افراد مبتلا به اشکال خفیف OCD استفاده از منابع خودیاری برای غلبه بر OCD امکانپذیر باشد، اما اکثر افراد برای مدیریت علائم خود به درمان (و گاهی اوقات دارو) نیاز دارند. این امر تا حدی به دلیل شدت و ناتوانی OCD و تا حدی به این دلیل است که علائم OCD بدون مداخلات حرفهای تمایل به بدتر شدن دارند. بدون کمک، بسیاری از افراد مبتلا به OCD بیشتر به وسواسهای فکری خود فکر میکنند و بیشتر درگیر اجبار میشوند، بدون اینکه بدانند این پاسخها معمولاً علائم آنها را بدتر میکند.
اختلال وسواس فکری عملی چگونه درمان میشود؟
شروع درمان معمولاً اولین توصیه درمانی برای فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی است. طول مدت درمان وسواس فکری-عملی که یک فرد نیاز دارد بسته به عوامل مختلف فردی متفاوت است، اما بسیاری از افراد به درمان طولانی مدت نیاز دارند. فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی اغلب از درمان بر اساس نیاز بهره میبرد و میتواند جلسات درمانی را با توجه به علائم خود افزایش یا کاهش دهد.
از آنجا که برای فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی غیرمعمول نیست که دورههایی را تجربه کند که علائمش کم و بیش فعال باشند، داشتن یک رابطهی پایدار با یک درمانگر ایدهی خوبی است.
انواع درمان برای اختلال وسواس فکری عملی (OCD)
بسته به نوع اختلال وسواس فکری عملی که فرد به آن مبتلا است و شدت علائم آن ، انواع خاصی از درمان ممکن است برای فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) بهتر از بقیه عمل کنند. افرادی که با وسواسهای فکری عملی زیادی مانند تمیز کردن، چک کردن یا شستن دستها دست و پنجه نرم میکنند، اغلب از درمانهایی که ترکیبی از رویکردهای شناختی، رفتاری و مواجهه درمانی، به ویژه ERP، را به کار میبرند، سود میبرند. افرادی که بیشتر با وسواسهای فکری عملی (OCD) دست و پنجه نرم میکنند تا با وسواسهای عملی، ممکن است از درمانهای CBT یا ACT که شامل مواجهه درمانی نمیشوند، سود بیشتری ببرند.
برخی از مؤثرترین انواع درمان برای اختلال وسواس فکری عملی عبارتند از:
- پیشگیری از مواجهه و پاسخ (یا ERP): ERP برای OCD یک درمان مبتنی بر شواهد است که هدف آن قرار دادن تدریجی فرد در موقعیتهایی است که علائم او را تحریک میکنند. هنگامی که در معرض یک محرک OCD قرار میگیرد، درمانگران ERP مراجع را تشویق میکنند که به جای استفاده از رفتارهای اجباری برای مقابله، از ذهن آگاهی، آرامش و سایر مهارتها استفاده کند. با گذشت زمان، این امر به حساسیتزدایی افراد نسبت به محرکهایشان، کاهش رفتارهای اجباری و القای اعتماد بیشتر در استفاده از سایر مهارتهای مقابلهای سالمتر در پاسخ به افکار و تمایلات OCD آنها کمک میکند.
- درمان شناختی رفتاری (یا CBT): CBT برای OCD به طور گسترده مورد تحقیق قرار گرفته و مشخص شده است که در درمان علائم OCD مؤثر است. در درمان CBT، به فرد مبتلا به OCD در مورد رابطه بین افکار، احساسات و رفتارهایش آموزش داده میشود. آنها یاد میگیرند که چگونه افکار غیرمفیدی را که در بروز علائمشان نقش دارند، تنظیم یا تغییر دهند و تشویق میشوند تا جایگزینهای سالمتری برای جایگزینی آیینها و روالهای اجباری خود پیدا کنند. تحقیقات نشان میدهد که اکثر افراد مبتلا به OCD برای رسیدن به نتایج مطلوب به ۱۲ تا ۱۴ جلسه نیاز دارند. ۹
- مواجهه درمانی: مواجهه درمانی نوعی درمان CBT برای اضطراب است که در درمان OCD نیز مؤثر است. در مواجهه درمانی، درمانگران به مراجعین آموزش میدهند تا فهرستی از افراد، مکانها و موقعیتهایی که علائم OCD آنها را تحریک میکند، تهیه کنند. به تدریج، مراجع تشویق میشود که با این محرکها روبرو شود و از مهارتهای CBT و آرامشبخشی برای مدیریت اضطرابی که احساس میکند، استفاده کند. برخی از «مواجههها» ممکن است نیاز به تکرار چندین بار داشته باشند، اما تحقیقات نشان میدهد که گنجاندن مواجهه درمانی در درمان CBT اغلب منجر به نتایج بهتر و سریعتر برای افراد مبتلا به OCD میشود.
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (یا ACT): ACT یکی دیگر از روشهای درمانی مبتنی بر شواهد است که میتواند برای درمان علائم اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) مورد استفاده قرار گیرد. درمانگران ACT برای کمک به افراد در پاسخ به افکار و احساسات دشوار به روشهای سالمتر، بر استفاده از مهارتهای پذیرش عاطفی و ذهن آگاهی تکیه میکنند. درمانگران ACT همچنین گاهی اوقات روی ارزشهای اصلی با مراجعین خود کار میکنند که بر کمک به افراد در شناسایی و همسو شدن با ارزشهای اصلیشان تمرکز دارد. تحقیقات نشان میدهد که ACT به اندازه CBT برای اختلال وسواس فکری-عملی مؤثر است.
بیشتر روشهای درمانی مورد استفاده برای درمان اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) بر کمک به افراد برای واکنش متفاوت به افکار وسواسی، مقاومت در برابر تمایلات وسواسی و یادگیری روشهای مقابله سالمتر تمرکز دارند. برخی از این مهارتها در طول جلسات درمانی آموزش داده و تمرین میشوند، اما پیشرفت تنها زمانی حاصل میشود که آنها در خارج از درمان نیز به کار گرفته شوند. شکستن چرخه تفکر وسواسی و روالهای وسواسی میتواند برای فرد مبتلا به OCD دشوار باشد و تجربه دورههای بهبودی و عود در طول زندگی امری رایج است.