گزیده ای از نوجوان شما در مورد اضطراب و اختلالات اجتنابی
همه افراد اضطراب را تجربه می کنند. این یک احساس طبیعی و مهم است که از طریق تحریکات نگرانی، ترس و هشدار نشان می دهد که خطر یا یک تغییر ناگهانی و تهدیدآمیز نزدیک است. با این حال گاهی اوقات اضطراب به یک پاسخ اغراق آمیز و ناسالم تبدیل می شود.
با توجه به مجموعه ای از تغییرات و عدم قطعیت هایی که یک نوجوان عادی با آن مواجه است، اضطراب اغلب مانند صدای پس زمینه زمزمه می کند. برای برخی از نوجوانان، اضطراب به حالتی مزمن و با صدای بلند تبدیل میشود که در توانایی آنها برای حضور در مدرسه و عملکرد در حد پتانسیل تحصیلی آنها اختلال ایجاد میکند. شرکت در فعالیت های فوق برنامه، پیدا کردن و حفظ دوستان و حفظ یک رابطه حمایتی و انعطاف پذیر در خانواده دشوار می شود. گاهی اوقات اضطراب به احساسات عمومی و شناور ناآرامی محدود می شود. در مواقع دیگر، به حملات پانیک و فوبیا تبدیل می شود.
شناسایی علائم
اختلالات اضطرابی از نوجوانی به نوجوان دیگر متفاوت است. علائم به طور کلی شامل ترس و نگرانی بیش از حد، احساس بی قراری درونی، و تمایل به بیش از حد احتیاط و هوشیاری است. حتی در غیاب تهدید واقعی، برخی از نوجوانان احساس عصبی مداوم، بی قراری یا استرس شدید را توصیف می کنند.
در یک محیط اجتماعی، نوجوانان مضطرب ممکن است وابسته، گوشه گیر یا ناآرام به نظر برسند. آنها یا بیش از حد محدود به نظر می رسند یا بیش از حد احساسی. آنها ممکن است نگران از دست دادن کنترل یا نگرانی های غیرواقعی در مورد شایستگی اجتماعی باشند.
نوجوانانی که از اضطراب مفرط رنج می برند، به طور منظم طیف وسیعی از علائم فیزیکی را نیز تجربه می کنند. آنها ممکن است از تنش و گرفتگی عضلات، معده درد، سردرد، درد در اندام ها و کمر، خستگی یا ناراحتی های مرتبط با تغییرات بلوغ شکایت کنند. آنها ممکن است لکه بریزند، برافروخته شوند، عرق کنند، بیش از حد تهویه کنند، بلرزند و به راحتی از خود بیدار شوند.
اضطراب در دوران نوجوانی معمولاً بر تغییرات در ظاهر و احساس بدن نوجوان، پذیرش اجتماعی و تعارضات در مورد استقلال متمرکز است. وقتی نوجوانان مملو از اضطراب هستند، ممکن است بسیار خجالتی به نظر برسند. آنها ممکن است از فعالیت های معمول خود اجتناب کنند یا از شرکت در تجربیات جدید خودداری کنند. آنها ممکن است هر زمان که از دوستان جدا باشند اعتراض کنند. یا در تلاش برای کاهش یا انکار ترس و نگرانی خود، ممکن است رفتارهای پرخطر، آزمایش مواد مخدر یا رفتار جنسی تکانشی انجام دهند.
اختلال هراس در دختران شایع تر از پسران است، اختلال هراس در نوجوانی معمولا بین سنین پانزده تا نوزده سالگی ظاهر می شود. احساس وحشت شدید ممکن است بدون هیچ دلیل قابل توجهی ایجاد شود یا ممکن است در موقعیت های خاص ایجاد شود که در این صورت به آنها حملات پانیک می گویند. حمله پانیک یک دوره ناگهانی از اضطراب شدید همراه با علائم عاطفی و فیزیکی است.
در طول حمله پانیک، کودک ممکن است تحت تأثیر ترس یا ناراحتی شدید، احساس عذاب قریب الوقوع، ترس از دیوانه شدن یا احساسات غیرواقعی باشد. همراه با علائم احساسی ممکن است تنگی نفس، عرق کردن، خفگی، درد قفسه سینه، حالت تهوع، سرگیجه و بی حسی یا گزگز در اندام های او باشد. در طول حمله، برخی از نوجوانان ممکن است احساس کنند در حال مرگ هستند یا نمی توانند فکر کنند. پس از حمله پانیک، بسیاری از جوانان نگران حملات دیگری هستند و سعی میکنند از موقعیتهایی که فکر میکنند ممکن است باعث ایجاد آنها شود، اجتناب کنند. به دلیل این انتظار ترسناک، نوجوان ممکن است شروع به اجتناب از فعالیتها و کارهای عادی کند.
فوبیا بسیاری از ترس های کودکان کوچکتر خفیف، زودگذر و در محدوده رشد طبیعی در نظر گرفته می شوند. برخی از نوجوانان ترس های اغراق آمیز و معمولاً غیرقابل توضیحی به نام فوبیا ایجاد می کنند که بر اشیاء یا موقعیت های خاص متمرکز است. این ترس های شدید می تواند فعالیت های یک نوجوان را محدود کند. ترس ناشی از فوبیا بیش از حد است و پاسخی منطقی به یک موقعیت نیست. موضوعات فوبیا معمولاً با بزرگتر شدن کودک تغییر می کنند. در حالی که کودکان بسیار خردسال ممکن است درگیر تاریکی، هیولاها یا خطرات واقعی باشند، ترس هراسی نوجوانان معمولاً شامل عملکرد مدرسه و اجتماعی می شود.
چندین مطالعه افزایش اجتناب از مدرسه را در سالهای راهنمایی یا راهنمایی نشان داده است. با اجتناب از مدرسه، نگرانی بیش از حد در مورد عملکرد یا فشارهای اجتماعی در مدرسه ممکن است ریشه بی میلی به حضور منظم در مدرسه باشد. این منجر به چرخه ای از اضطراب، شکایات فیزیکی و اجتناب از مدرسه می شود. این چرخه با بدتر شدن شکایات فیزیکی مانند معده درد، سردرد و دردهای قاعدگی تشدید می شود. مراجعه به پزشک معمولاً نمی تواند توضیحات عمومی پزشکی را نشان دهد. هر چه نوجوان بیشتر از مدرسه باز بماند، غلبه بر ترس و اضطراب و بازگشت به مدرسه برای او دشوارتر می شود. او به طور فزاینده ای از فعالیت های مدرسه منزوی شده و از سایر بچه ها متفاوت است.
برخی از جوانان به طور طبیعی ترسوتر از دیگران هستند، از آنجایی که بدن، صدا و احساسات آنها در دوران نوجوانی تغییر می کند، ممکن است حتی بیشتر احساس خودآگاهی کنند. علیرغم احساس اولیه عدم اطمینان، بیشتر نوجوانان در صورت داشتن زمان برای مشاهده و گرم کردن، می توانند به آن بپیوندند. در موارد شدید که به آن فوبیای اجتماعی می گویند، نوجوان بسیار گوشه گیر می شود و با وجود اینکه می خواهد در فعالیت های اجتماعی شرکت کند، نمی تواند بر تردید و نگرانی شدید خود غلبه کند. نوجوان مبتلا به فوبیای اجتماعی که در مواجهه با ورود به یک موقعیت اجتماعی جدید یا ناآشنا، گرفتار اضطراب بیش از حد یا غیرمنطقی می شود، اسیر ترس های بی امان از قضاوت یا انتظارات دیگران می شود. او ممکن است با ناراحتی در مورد سلامتی، ظاهر یا شایستگی کلی خود با ناراحتی اجتماعی خود مقابله کند. از طرف دیگر، او ممکن است به شکلی دلقک یا پرهیاهو رفتار کند یا برای مقابله با اضطراب الکل مصرف کند.
از آنجا که بسیاری از زندگی اجتماعی نوجوانان در مدرسه انجام می شود، فوبیای اجتماعی ممکن است با اجتناب از مدرسه همپوشانی داشته باشد و تشخیص آن از مدرسه اجتناب شود. برخی از نوجوانان مبتلا به فوبیای اجتماعی ممکن است سعی کنند با امتناع از حضور در مدرسه یا شرکت در مدرسه، احساسات اضطراب آور خود را به کلی نادیده بگیرند، عملکرد تحصیلی و کلاس درس کاهش می یابد، مشارکت در فعالیت های اجتماعی و فوق برنامه کاهش می یابد، و در نتیجه، عزت نفس کاهش می یابد.
برخی از نوجوانان ممکن است چنان سطح بالایی از اضطراب را تجربه کنند که نتوانند خانه را ترک کنند. به نظر می رسد این اختلال، آگورافوبیا، از احساس دوری از والدین و ترس از دوری از خانه ناشی می شود تا ترس از دنیا. در واقع، تعدادی از کودکانی که اضطراب جدایی شدید را در اوایل کودکی نشان میدهند، در نوجوانی و بزرگسالی دچار آگورافوبیا میشوند.
علل و پیامدها
اکثر محققان بر این باورند که تمایل به ترسو و عصبی بودن ذاتی است. اگر یکی از والدین به طور طبیعی مضطرب باشد، احتمال زیادی وجود دارد که فرزندشان نیز تمایلات اضطرابی داشته باشد. در عین حال، ناراحتی خود والدین اغلب به کودک منتقل می شود و حساسیت طبیعی کودک را تشدید می کند. پس از آن ممکن است یک چرخه افزایش ناراحتی ایجاد شود. تا زمانی که این کودک به سن نوجوانی می رسد، روش مشخص او برای تجربه و ارتباط با دنیای خود مملو از اضطراب است. برخی تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که به راحتی تحریک می شوند یا ناراحت می شوند، هرگز یاد نگرفتند که خود را در اوایل زندگی آرام کنند.
در بسیاری از موارد، اختلالات اضطرابی نوجوانان ممکن است زودتر به عنوان اضطراب جدایی شروع شده باشد، تمایلی که هر زمان که از خانه جدا می شود یا از کسانی که کودک به آنها وابسته است، معمولاً والدین، مملو از ترس می شود. نوجوانان نیز ممکن است دچار اختلالات جدایی شوند. این نوجوانان ممکن است نگرانی در مورد جدایی را انکار کنند، اما ممکن است در عدم تمایل آنها به ترک خانه و مقاومت در برابر کشیده شدن به فعالیت مستقل منعکس شود. اضطراب جدایی اغلب پشت امتناع نوجوان از حضور در مدرسه یا ماندن در مدرسه است.
اجتناب از مدرسه می تواند به دنبال یک تغییر قابل توجه در مدرسه، مانند انتقال به مدرسه راهنمایی یا دبیرستان باشد. همچنین ممکن است ناشی از چیزی غیرمرتبط با مدرسه باشد، مانند طلاق، بیماری یا مرگ در خانواده. برخی از جوانان نسبت به فعالیت های گروهی یا نبود ایمنی در مدرسه می ترسند.
یک نوجوان نگران در مدرسه، ورزش و تعاملات اجتماعی عملکرد کمتری دارد. نگرانی بیش از حد همچنین می تواند منجر به شکست نوجوان در دستیابی به پتانسیل خود شود. نوجوانی که اضطراب زیادی را تجربه می کند ممکن است بیش از حد سازگار، کمال گرا و نسبت به خود نامطمئن باشد. در تلاش برای جلب تایید یا اجتناب از عدم تایید، ممکن است وظایف را دوباره انجام دهد یا به تعویق بیاندازد. جوان مضطرب اغلب به دنبال اطمینان بیش از حد در مورد هویت خود و اینکه آیا به اندازه کافی خوب است یا خیر است.
برخی از نوجوانان مبتلا به اختلالات اضطرابی نیز ممکن است دچار اختلالات خلقی یا اختلالات خوردن شوند. برخی از نوجوانانی که اضطراب مداوم را تجربه می کنند، ممکن است احساسات خودکشی یا رفتارهای خود ویرانگر را نیز تجربه کنند. این شرایط نیاز به توجه و درمان فوری دارند. نوجوانان مضطرب همچنین ممکن است از الکل و مواد مخدر برای خود درمانی یا خود تسکین بخشیدن به تشریفات در تلاش برای کاهش یا جلوگیری از اضطراب استفاده کنند.
چگونه پاسخ دهیم
اگر نوجوان شما مایل است در مورد ترس ها و اضطراب های خود صحبت کند، با دقت و احترام گوش کنید. بدون نادیده گرفتن احساسات او، به او کمک کنید تا بفهمد که افزایش احساس ناراحتی در مورد بدن، عملکرد، پذیرش همسالان و عدم اطمینان عمومی، همه بخشهای طبیعی نوجوانی هستند.
با کمک به او می توانید اضطراب خود را در موقعیت ها و تجربیات خاص ردیابی کند، ممکن است به او کمک کنید ماهیت طاقت فرسا احساساتش را کاهش دهد. به او اطمینان دهید که اگرچه نگرانیهایش واقعی هستند، اما به احتمال زیاد میتواند از پس آنها برآید و با بزرگتر شدن، تکنیکهای مختلفی را توسعه خواهد داد تا بتواند بهتر با استرس و اضطراب کنار بیاید.
زمانهای دیگری را به او یادآوری کنید که در ابتدا میترسید اما همچنان توانسته بود وارد موقعیتهای جدیدی مانند دبیرستان یا اردو شود. هنگامی که با وجود ناراحتی اش مشارکت می کند، او را تحسین کنید. به این نکته اشاره کنید که به توانایی او در عمل در مواجهه با اضطراب قابل توجه افتخار می کنید. به یاد داشته باشید، نوجوان شما ممکن است همیشه راحت نباشد که در مورد احساساتی که به عنوان نشانه های ضعف در نظر می گیرد صحبت کند. اگرچه ممکن است در حال حاضر به نظر برسد که او گوش نمی دهد، اما بعداً ممکن است با تلاش شما برای کمک کردن آرام شود.
اگر ترس شروع به تسخیر زندگی نوجوان شما کرده و فعالیتهای او را محدود میکند، یا اگر این اضطراب بیش از شش ماه طول میکشد، به دنبال مشاوره حرفهای باشید. پزشک یا معلم او میتواند یک روانپزشک کودک و نوجوان یا دیگر متخصصان متخصص در درمان نوجوانان را توصیه کند.
مدیریت اختلالات اضطرابی - مانند هر اختلال عاطفی نوجوانی - معمولاً به ترکیبی از مداخلات درمانی نیاز دارد. موثرترین طرح باید برای نوجوان و خانواده اش فردی باشد. در حالی که این اختلالات می تواند باعث ناراحتی و اختلال قابل توجهی در زندگی نوجوان شود، پیش آگهی کلی خوب است.
درمان اختلال اضطراب با ارزیابی علائم، زمینه خانوادگی و اجتماعی و میزان تداخل یا اختلال در نوجوان آغاز می شود. والدین و همچنین نوجوان باید در این روند مشارکت داشته باشند. ممکن است با سوابق مدرسه و پرسنل مشورت شود تا مشخص شود که چگونه عملکرد و عملکرد نوجوان در مدرسه تحت تأثیر این اختلال قرار گرفته است.
پزشک ارزیاب همچنین هرگونه بیماری یا بیماری فیزیکی زمینهای مانند دیابت را که میتواند باعث علائم اضطراب شود، در نظر میگیرد. داروهایی که ممکن است باعث اضطراب شوند (مانند برخی از داروهای مورد استفاده در درمان آسم) بررسی خواهند شد. از آنجایی که مقادیر زیاد کافئین در قهوه یا نوشابهها میتواند باعث تحریک شود، پزشک ممکن است به رژیم غذایی کودک نیز توجه کند. سایر عوامل بیولوژیکی، روانی، خانوادگی و اجتماعی که ممکن است نوجوان را مستعد اضطراب بی مورد کند نیز در نظر گرفته می شود.
اگر نوجوانی از رفتن به مدرسه امتناع کند، پزشک توضیحات احتمالی دیگر را قبل از برچسب زدن به مدرسه اجتناب خواهد کرد. ممکن است نوجوان مورد تهدید یا آزار قرار گرفته باشد، افسرده باشد یا ناتوانی یادگیری ناشناخته داشته باشد. او همچنین ممکن است مدرسه را ترک کند تا با دوستان باشد، نه به دلیل اضطراب در مورد عملکرد یا جدایی.
اگر نوجوانی رفتار خودکشی یا خودخطرناکی داشته باشد، سعی در خوددرمانی از طریق مصرف الکل یا مواد مخدر داشته باشد، یا به شدت افسرده باشد، باید فورا به این مشکلات رسیدگی شود. در چنین مواردی، ممکن است برای محافظت از کودک، بستری شدن در بیمارستان توصیه شود.
در بیشتر موارد، درمان اختلالات اضطرابی بر کاهش علائم اضطراب، تسکین پریشانی، پیشگیری از عوارض مرتبط با این اختلال و به حداقل رساندن اثرات آن بر پیشرفت اجتماعی، تحصیلی و رشدی نوجوان متمرکز است. اگر مشکل در اجتناب از مدرسه نمایان شود، هدف اولیه این است که هر چه زودتر کودک به مدرسه بازگردد.
درمان شناختی-رفتاری در بسیاری از موارد، تکنیک های روان درمانی شناختی-رفتاری در رفع اختلالات اضطرابی نوجوانان مؤثر است. چنین رویکردهایی به نوجوان کمک می کند تا اضطراب خود را بررسی کند، موقعیت هایی را که احتمال وقوع آن وجود دارد را پیش بینی کند و اثرات آن را درک کند. این می تواند به یک جوان کمک کند تا ماهیت اغراق آمیز ترس های خود را تشخیص دهد و یک رویکرد اصلاحی برای مشکل ایجاد کند. علاوه بر این، درمان شناختی-رفتاری به مشکل اضطراب اختصاص دارد و نوجوان به طور فعال مشارکت میکند، که معمولاً درک نوجوان را افزایش میدهد.
درمان های دیگر در برخی موارد، روان درمانی طولانی مدت و خانواده درمانی نیز ممکن است توصیه شود.
داروها هنگامی که علائم شدید هستند، ممکن است ترکیبی از درمان و دارو استفاده شود. داروهای ضد افسردگی، مانند نورتریپتیلین (پاملور)، ایمی پرامین (توفرانیل)، دوکسپین (سینکوان)، پاروکستین (پاکسیل)، سرترالین (زولوفت)، یا فلوکستین (پروزاک)، یا داروهای کاهش دهنده اضطراب، مانند آلپرازولام (زاناکس)، کلونازپ (کلونوپین)، یا لورازپام (آتیوان) ممکن است همراه با روان درمانی شناختی یا روان درمانی دیگر تجویز شود. هنگامی که داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای مانند ایمی پرامین تجویز می شود، پزشک نوجوان شما ممکن است بخواهد با انجام معاینات فیزیکی دوره ای و الکتروکاردیوگرام های گاه به گاه (EKG) عوارض جانبی احتمالی را تحت نظر داشته باشد.