زمانی که ممکن است بخواهید به مشاوره ازدواج بروید و همسرتان این کار را نکند، مدیریت احساسات دشوار است. این بدان معنا نیست که آنها نمی خواهند در مورد مسائل بحث و حل و فصل کنند، بنابراین مهم است که سعی کنید بفهمید چرا آنها نمی خواهند با هم به یک درمانگر مراجعه کنند. پرسیدن «چرا» میتواند به شما کمک کند تا دلایل، موانع درک شده یا ترسهای آنها در مورد مشاوره ازدواج را بیاموزید.
آنها ممکن است افسانه هایی را که شنیده اند باور کنند که مشاوره ازدواج منجر به طلاق می شود و نمی خواهند طلاق بگیرند. آنها ممکن است نگران تأثیر مالی و هزینه این خدمات و همچنین هزینه زمان باشند، به ویژه در مورد مشاغل سخت، برنامه های کودکان و تعهدات بیرونی. آنها ممکن است از صحبت کردن در مورد احساسات خود به طور کلی و به ویژه با یک غریبه مانند یک درمانگر احساس ناراحتی کنند. برخی از افراد مشاوره ازدواج را به عنوان تنبیهی برای رفتار نامناسب می دانند، بنابراین تزلزل این احساس ممکن است سخت باشد.
در حالی که دلایل آنها ممکن است برای آنها واقعی و معتبر باشد، مهم است که به یاد داشته باشید که نیازهای شما نیز معتبر هستند. تلاش برای رسیدن به جایی که بتوانید با امتحان کردن چیزها موافقت کنید، یا حتی برخی از این نگرانی ها را با یک درمانگر ازدواج بالقوه بیان کنید تا مشخص شود که آیا مناسب هستند یا خیر، می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. صرف نظر از این، اگر به حمایت نیاز دارید، شروع درمان فردی و درخواست از شریک زندگی خود برای پیوستن احتمالی در آینده می تواند به همسرتان نشان دهد که رفتن به مشاوره ازدواج بی خطر است.
آیا مشاوران ازدواج طلاق را توصیه می کنند؟
مشاوران ازدواج معمولاً طلاق را توصیه نمی کنند یا نظرات شخصی دیگری در مورد رابطه شما ارائه نمی دهند. در عوض، آنها به شما کمک می کنند تا نیازهای خود را بررسی کنید و تلاش کنید تا دریابید که آیا نیازهای شما می تواند در این رابطه برآورده شود، چگونه ممکن است ظاهر شود، و چه چیزی ممکن است برای رسیدن به آن لازم باشد. مشاوران ازدواج ممکن است اقداماتی را در اطراف تعیین مرز توصیه کنند تا اطمینان حاصل شود که هر دو طرف احساس می کنند فضای مورد نیاز برای پردازش جداگانه مسائل و تشویق روش های سالم برای مدیریت استرس و مسائل ازدواج را دارند.
انواع مشاوره ازدواج و زوجین
مدلها یا انواع مختلفی از مشاوره زوجین وجود دارد، از جمله درمان متمرکز بر هیجان (EFT)، روش گاتمن، سیستمهای درونی خانواده (IFS)، درمان شناختی رفتاری (CBT)، درمان روانشناسی مثبت، و درمان متمرکز بر راهحل (SFT).
درمان عاطفی متمرکز
EFT نوعی روان درمانی است که بر ایجاد دلبستگی در روابط بزرگسالان تمرکز دارد. بسیاری از زوج ها به دنبال درمان هستند زیرا احساسات شدیدی مانند خشم، ترس یا خیانت دارند. EFT برای کاهش ناراحتی در رابطه و همچنین بهبود پیوند بین دو شریک کار می کند.
روش گاتمن
روش گاتمن مبتنی بر تحقیقات علمی است و این روش مبتنی بر شواهد دیگر است. نکات اصلی عبارتند از ایجاد دوستی با شریک زندگی خود، حل تعارض، ایجاد معنا در کنار هم، و به حداقل رساندن دفعات چهار پیش بینی کننده طلاق، که به عنوان چهار اسب سوار نیز شناخته می شوند: انتقاد، تدافع، سنگ اندازی و تحقیر.
سیستم های داخلی خانواده
IFS یک مدل مبتنی بر شواهد و یکپارچه است که به افراد می آموزد که چگونه از درون بر خود و هشت C خود رهبری تمرکز کنند: آرامش، وضوح، کنجکاوی، شفقت، اعتماد به نفس، شجاعت، خلاقیت و ارتباط. با انجام این کار، میتوانیم شروع کنیم به دیدن اینکه چگونه بخشهایی از خودمان (شخصیتها و شخصیتهای فرعی ما) میتوانند زندگی ما را تقویت یا مهار کنند.
درمان شناختی رفتاری
برای مشاوره ازدواج می تواند بسیار موثر باشد زیرا هدف بسیاری از مسائل در زوجین است و مشاوره ازدواج با این روش قابل رفع است. تمرکز بر افکار و رفتارها هسته اصلی نحوه عملکرد CBT است، و در ساختار یک زوج، می تواند به هر دو طرف کمک کند تا بفهمند از کجا آمده اند و چرا و چگونه این الگوهای فکری و رفتاری را تغییر دهند.
روان درمانی مثبت گرا
روانشناسی مثبت برای مشاوره ازدواج نیز می تواند برای هر دو فرد در رابطه بسیار مفید و توانمند باشد. هدف درمان روانشناسی مثبت گرا کمک به هر دوی افراد در رابطه با شناخت نقاط قوت و مهارت های خود و تشویق آنها برای یافتن راه هایی برای دسترسی به این مهارت ها است. آنها همچنین کمک میکنند تا موقعیتهای منفی را به گونهای تنظیم کنیم که بتواند برداشت مثبتی داشته باشد و از چالشی که برای ایجاد تغییرات در رابطه لازم است قدردانی شود. این روش به هر دو نفر در یک رابطه اجازه می دهد تا بر اساس نقاط قوتی که به شراکت می آورند رشد کنند.